عشق

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري

کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟


چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي

اي آنکه در حجابت درياي نور داري


من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟

برعکس چشمهايم چشمي صبور داري


از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما

کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟


در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت

کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

شعر

انتظار شناسنامه شيعه است، هويت و اعتبار اوست. شيعه با انتظار زنده است و با انتظار معنا مي يابد. هر کس خود را شيعه مي داند بايد منتظر باشد.

جشن

      موسسه منتظران ظهور سبز برگزار میکند


           جشن بزرگ میلاد نور


                       با محوریت گلریزان برای مستمندان

 

    زمان:1391/4/14 مصادف با شب نیمه شعبان از ساعت 21الی 24                         

                          مکان کوی رودکی مقابل پارک کودک

انتظار

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوبار صبح ، ظهر نه غروب شد نیامدی

موسسه منتظران ظهورسبز

با اهداف خیریه،فرهنگی ومذهبی در راستای اهداف انسان دوستانه از سال 1385در شهر اراک فعالیت خود را آغاز کرد این موسسه هر ساله با اهداء حدود 60فقره جهیزیه به خانواده های تحت پوشش این موسسه واشتغال یابی برای افراد مستمند و... فعالیت مینماید .

شماره حساب 0208056186004 نزد بانک صادرات بنام منتظران ظهور

لیوان آب

لیوان آب

صدای زیبای آبشار نقره ای را با همین گوشهای تیزم می شنوم0 گویی که قطره قطره اش برایم حکم یک دریا دارند،صدایشان کردم آمدند وبرایم یک جام از آب گوارا آوردند،گفتم:مگر خودتان تشنه نیستید گفتند ما سیرابیم،اما تو هنوز رودخانه دلت کویر است،لیوان را گرفتم،نوشیدم آن را،گوارا بود وبه دلم نشست ودر همان لحظه دیدم صدایی دگر نمی شنوم،هر چه نگاه کردم آن همان قطرات آب را ندیدم، گفتم خدایا جرا اینگونه مرا تنها گذاردند0 چرا اینگونه سیراب شدم،اما مرا خواب کردند ورفتند،صدایی شنیدم0 به سویش دویدم ورسیدم،آریٍ،آری،این همان آبشار است ورفتم یک لیوان را در کنار سنگ ریزه های آبشار دیدم،دویدم،دویدم،آنقدر که دوباره تشنه شدم اما دیدم نوری کنارم ایستاده ،گفتم که هستی!:

گفت:همان کسی که در انتظارش کنار جاده سرنوشت نشسته ای،گفتم من لیاقت ندارم،چرا سراغم آمدی،گفت:پاک است دلت،اینگونه مگذار آلوده شوند،گفتم:چگونه،گفت مرا طلب کن،صدایم زن،گفت نمی رسد صدایم به گوشت،گفت رسیده،اما نه با آن لحنی که باید مرا طلب کنی،گفتم عشقم را چه کنم،گفت:عاشق باش،اما آنگونه که خودت می گویی بر سر جاده انتظار منتظرش باش0 این را گفت:واز جلوی چشمان سیاهم محو شد0 

یا امام زمان

این نوشتار در مورد اعتقاد به مهدی در نزد شیعه دوازده امامی است. در مورد اعتقاد مسلمانان به مهدی به مقاله مهدی مراجعه کنید.

بنا‌بر اعتقاد شیعیان دوازده‌امامی، حجت بن حسن فرزند حسن بن علی عسکری (امام یازدهم شیعیان) دوزادهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود می‌باشد. نام اصلی او و نیز کنیه‌اش همانند محمد پیامبر اسلام است. همچنین «امام زمان»، «قائم آل محمد» و «مهدی موعود» از القاب اوست.[۹][۱۰][۱۱]

پس از مرگ حسن عسکری امام یازدهم شیعه در سال ۲۶۰ هجری و سن ۲۸ سالگی،[۱۲] یک بحران بزرگ فکری و اعتقادی در میان پیروان امام شیعه بوجود‌ آمد. برخلاف سایر امامان شیعه که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند٬ حسن عسکری بطور علنی جانشینی برجای نگذاشته‌بود.[۱۳] در این دوران که به «سال‌های حیرت» موسوم می‌باشد شیعیان به فرقه‌های متعددی منشعب شدند. از فرقه‌هایی که اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نمانده است[۱۱] یا این فرزند در گذشته‌است،[۱۴] و شیعیانی که متوجه فرزندان و نوادگان امامان دهم و یازدهم شیعه شدند، تا اقلیتی که معتقد بودند که امام یازدهم شیعه فرزندی داشته‌است که به غیبت رفته‌است و او امام دوازده شیعه می‌باشد. دیدگاه این گروه آخر به‌مرور به دیدگاه تمامی شیعیان امامی تبدیل شد که شیعیان دوازده امامی فعلی می‌باشند.[۱۱]

از دیدگاه تاریخی باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت.[۱۵][۱۶][۱۷] در مواجهه با چالش فقدان امام حاضر شیعیان با دو رویکرد حدیثی و کلامی به تبیین نظریه غیبت برخاستند.[۱۸] کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق. / ۹۴۱ م.) در احادیث باب غیبت کتاب اصول کافی که در خلال این دوره گرد آورده‌است به موضوع غیبت و علت آن پرداخته‌است.[۱۹] به‌خصوص نعمانی در کتاب الغیبه به تبیین نظریه غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحات «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد.[۲۰] پس از وی ابن بابویه (و.۹۹۱-۹۹۲) در کتاب کمال الدین در خصوص گردآوری احادیث مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید.[۲۱] از دیگر سو متخصصان علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق. / ۱۰۲۳ م.) و شاگردانش بخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴-۱۰۴۵) به تدوین نظریات کلامی امامت جهت تبیین ضرورت وجود امام زنده در شرایط غیبت پرداختند.[۲۲]

در باور کنونی شیعه دوازده امامی، حجت بن حسن در نیمه شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق. در سامرا به دنیا آمد.[۲۳][۲۴][۱۱] او در پنج سالگی پس از مرگ پدرش به امامت رسید. پس از مرگ حسن عسکری٬ مهدی تنها از طریق چهار سفیر یا نائب با شیعیان تماس می‌گرفت. البته بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که از آغاز تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابت خاص در قرن‌های چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ توسی و برای تبیین غیبت صغری ایجاد شده‌است.[۲۵][۲۶][۲۷] پس از یک دوره هفتاد ساله (موسوم به غیبت صغری) و با مرگ علی بن محمد سمری، چهارمین نائب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فرا‌گرفت. آنها در نهایت در سده پنجم به تبیینی عقلی در کلام شیعه از غیبت امام دست یافتند.[۲۷] به باور شیعیان پس از دوران سفرا٬ شیعیان با مهدی در ارتباط نیستند و این دوران اصطلاحاً غیبت کبری نامیده می‌شود. پس از پایان دوره غیبت وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که از طریق او حقیقت و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید.